فاران

فاران جان تا این لحظه 10 سال و 6 ماه سن دارد

اولین بغل روی ویلچر

 

سلام پسر گلم شرمنده چون عکساتو تازه به وبلاگ اضافه کرده بودم این خبرداغ برای دوستان مهربونم

خالی ازلطف نبود که خوشحالی خودمون رو بااونها تقصیم نکنیم واین عکس رو که امروزاتفاق افتاد به

وبلاگ نگذارم

از15 اردیبهشت تاامروز که 29خردادهست هرروزش برامون صد سال گذشته خصوصا روزایی که مامانی

توبیمارستان بود وسخت ترین روزهای زندگیمون رو میگذروندیم مامانی داخل ای سی یو اعصاب ومن هم

پشت در ای سی یو 10روزشبانه روز پشت دربودم وفقط برای وبلاگ به خونه میومدم تادوستای مهربون و

نازنینمون رودرجریان روند کار وازاحوال مامانی به اونهاخبر میدادم وتقاضامیکردم تابرای مامانی دعاکنن

که همه دوستان وآشنایان وتموم کسای که به وبلاگت سرمیزدن باسرازیری اشکهای نازنینشون برای

مامانی پیام میدادن وبراش دعامیکردن خدایا ازبابت این همه لطف ودوستای مهربون ونازنین ازتوممنونم

                     اما خبر خوش

بعداین همه خبروالتماس دعا که دوستان نازنینمون برای مامانی گلت انجام دادن ودعای تموم دوستان

مهربونم به ثمررسیدومامانی ازیک عمل سخت سالم بیرون اومدو31اردیبهشت اونو به خونه اوردیم امروز

پنج شنبه 29خردادساعت 17 فیزیوتراپ به خونه اومدوبه ورزش وبرقهایی که به دست وپای مامانی 36دقیقه

میبنده بعد اتمام مامانی ازتخت پایین اومد باکمک فیزیوتراپ ومن امروزتونست هفت هشت قدم برداره وبعداون

تونست توویلچربشینه وخونه رو بگردونیم واین عکس روساعت 18امروزروی بهارخواب خونمون ازش گرفتیم

واین اولین آغوش مامانی ازتوبود بعد بیمارستان واولین عکس 3نفریمون که بعداز 50 روز بازهم تونستیم

باهم بندازیم ایشالله با همت واراده مامانی وشوراشتیاقش برای بغل کردنت بتونو خودش بدون هیچ کمکی

راه بره وسرپابایسته چراکه توکلمون بخدای مهربونه وامیدمون به دعای گلهای نازنینمون تا3تایی بتونیم از این

امتحان سخت بیرون بیاییم ومثل سابق زندگیمون به روال عادی برگرده وکل خانواده مامانی ومن که هیچ

کدومشون شب روز ندارن بتونن به اسایش خاطربرسن

دوستان و آشنایان مهربون ونازنیم که دراین زمان حساس

              کنارمابودین ازشماسپاسگذارم

                 التماس دعا


تاریخ : 30 خرداد 1393 - 05:12 | توسط : بابا و مامانه فاران | بازدید : 4493 | موضوع : وبلاگ | 54 نظر

سری دوم عکسای خاله مهربون که از گل پسرم گرفته اند

 

بعدبازی خواب ناز میچسبه عزیزم

 

اینم مرغ اقا فاران

خونه بابابزرگ

عزیزم اینم عکسای سری دومه که خاله مهربونت وقتی مابیمارستان بودیم ازت انداخته نخواستم

این عکسای قشنگتو به وبلاگت اضافه نکنم این عروسکاروهم واسه دندونی شما آوردن پسرگلم

دوستای مهربونم ازتموم شمابابت ابرازهمدردی واظهارنظرهاودعاهای خوبتون که مارو همراهی

کردین بسیارسپاسگذارم ودست تموم دوستای مهربون و نی نی پیجیمو میبوسم وازخدای مهربون

میخوام حاجت دلهای مهربونتون رو بده و همیشه سالم وسلامت باشین امیدوارم همیشه زندگی

به روی ماهتون بخنده الهی آمین

گلهای مهربونم من کارموتعطیل کردم تاهمسرعزیزم کمی بتونه راه بیوفته وهرروز فیزیوتراپ به خونه

میادمهنازالان درمرحله نشستن هست تاتعادل خودشو بدست بیاره وچندروزی هم هست که فقط

پاشو به زمین مذاره به کمک عصا وماکه بغل مهنازجون میایستیم تازمین نخوره دردست چپ مهناز

فعلاحرکتی وجودنداره وفقط دردواحساس میکنه اماتوپای چپش کمی حرکات غیرارادی به وجوداومده 

جای بسی خوشحالی هست اما زمان میبره تا این حرکات ارادی بشه وبتونه بااراده حرکتشون بده

دیروز سه شنبه 93/3/28برای اولین باربعداینکه فیزیوتراپ ورزشها وبرق رو انجام دادمهنازرو به حالت 

ایستاده قراردادوسپس مهنازعزیزم تونست فقط یه تکونی به پای خودش بده که انشالله باتمرین های

متوالی وفیزیوتراپی مکرربتونیم این حرکات رو ادامه بدیم تاعزیزم بتونه حرکت کنه الهی آمین

دوستای نازنینم مارو ازدعاهاتون بی نصیب نکنیدودرکنار تموم مریضا ماروهم دعاکنید

                التماس دعا


تاریخ : 28 خرداد 1393 - 22:40 | توسط : بابا و مامانه فاران | بازدید : 2131 | موضوع : وبلاگ | 22 نظر

عکسای دورازمادر

   پسر گلم این عکسای قشنگ رو خاله مهربونت ازت انداخته 93/2/15 الی 93/2/30

 

وقتی که من ومامانی توبیمارستان بودیم مامان بزرگ برات آش دندونی پخته بود که ازاون به

                  بیمارستان هم بردیم وبه مامانی وپرستارهاهم دادیم

 

اینم عکسای هستن که با بابابزرگ وخاله ومامان بزرگ به پارک رفته بودین

 

 

آقاپسر گواهی داری پشت فرمون نشستی؟

 

 

شیرینی خوران آقافاران

 

قربون خنده نازت برم الهی


تاریخ : 23 خرداد 1393 - 09:46 | توسط : بابا و مامانه فاران | بازدید : 1955 | موضوع : وبلاگ | 27 نظر

اولین عکس گل پسرم درائل گلی اردیبشت 93

 

 

 

 

 

نفسم این عکسارو درپارک ائل گلی گرفتیم الهی قربونش برم چه ذوقی هم

میکرد به همه جابادقت نگاه میکرد چون براش تازگی داشت این عکسارو اوایل

اردیبهشت ماه 93 ازش گرفتیم

 امروز روز شنبه 93/3/17گل پسرم 2تا مروارید جدید درآورده که مجموع

مرواریداش تودهنش 4 تا شده ازوقتی هم بخونه اومده خیلی شلوغ شده

هرروز میخواد ببرنش بیرون که زحمتشو خاله مهربونش انجام میده این چندروزه

به بیرون رفتن خیلی عادت کرده دنبال هرکی که لباس میپوشه ومیخواد بره

بیرون بی تابی میکنه طوری که امروز همسایه طبقه پایین اومده بود مامانی

روببینه دنبالش گریه کرد که مجبور شدیم باهمسایه این خان کوچولومون رو

بفرستیم خونه اونها تا آروم بگیره که بعد یه مدت برش گردوندیم خونه الهی

قربونش برم

گلهای مهربونم حال همسرعزیزم خوبه وبا کمک فیزیوتراپی وماساژکه توسط برادر وخواهرمهناز

که ماساژور هستند روزی چندبار انجام میدن تا به امید خدا رفته رفته حرکت خودشو بدست بیاره

دراینجا ازبابای ارشیاخان نیزکمال تشکررو دارم که بادستورچند روغن مالیدنی وچند دستور دیگه

دربهبودی بیشترهمسرعزیزم کمک کردن که ازایشون سپاسگذارم ودستشون رو میبوسم

تاریخ : 18 خرداد 1393 - 07:14 | توسط : بابا و مامانه فاران | بازدید : 3212 | موضوع : وبلاگ | 27 نظر

اردیبهشت 93 قبل بیماری مامانی مهربون

اردیبهشت 93 قبل بیماری مامانی مهربون

نفس گلم این عکسو مامانی قراربود به وبلاگت اضافه کنه که متاسفانه بیماریش مانع شد تا اینکاروبکنه و من هم این مدت که سرگرم بیمارستان بودم نتونستم عکسای قشنگ تو به وبلاگ بذارم بعد یک ماه تاخیر عکساتو مامانی ازم خواسته به وبلاگ بذارم وادامه عکساتو انجام بدم تا ایشالله خودش که بهبود یافت بتونه بقیه عکسای که ازت میندازه رو خودش به وبلاگت اضافه کنه
تاریخ : 15 خرداد 1393 - 07:38 | توسط : بابا و مامانه فاران | بازدید : 3249 | موضوع : فتو بلاگ | 27 نظر

گردش با بابابزرگ درروزهای سخت

گردش با بابابزرگ درروزهای سخت

تواین روزای سخت و بازی بامرگ وزندگی مامانی مهربون سرگرم کردن ومراقبت ازتو غنچه قشنگم به عهده بابا ومامان بزرگ وخاله بود تا من 24 ساعته راحت بتونم تو بیمارستان پیش مامانی باشم و ازش مراقبت کنم تااونو به خونه برگردونم
خداروهزاران مرتبه شکرمامانی روبخونه آوردیم این روزها خودتم اومدی پیش مامانی وبه مامان امید بهبودی وزندگی میدی امروز بخاطر یه لحظه دیدن تو هرچه درتوان داشت میخواست یه لحظه باکمک میله های تخت بلندبشه وتوروببینه نفسم بخاطرتوهم که شده مامانی تموم تلاششو میکنه که توبغل بگیره به امید اون روز
تاریخ : 13 خرداد 1393 - 07:52 | توسط : بابا و مامانه فاران | بازدید : 2628 | موضوع : آرت بلاگ | 22 نظر

خرید اسباب بازی برای گل پسرم

خرید اسباب بازی برای گل پسرم

اوایل اردیبهشت برای خرید اسباب بازی رفته بودیم قبل بیماری همسرعزیزم
دوستای مهربونم درمان همسرعزیزم همچنان ادامه داره وفیزیوتراب هرروز به خونه میاد تاانشالله بتونه دست وپای خودش رو حرکت بده وازبابت روحیه دروضع مناسبی میباشد
گلهای مهربونم ازاینکه جویای احوال همسرمهربانم هستید سپاسگذارم
تاریخ : 11 خرداد 1393 - 02:05 | توسط : بابا و مامانه فاران | بازدید : 3892 | موضوع : فتو بلاگ | 35 نظر

یاد اون روزها بخیر

یاد اون روزها بخیر

خدایا به حرمت این روز عزیز وعید بزرگ مسلمین جهان سلامتی همسر عزیزم رو دوباره به اوبرگردان آمین
تاریخ : 07 خرداد 1393 - 09:19 | توسط : بابا و مامانه فاران | بازدید : 3748 | موضوع : فتو بلاگ | 42 نظر

کم کم سلامتی

سلام

بازم من خاله فاران پست میذارم براتون:


مامان فاران داره مراحل درمان و توانبخشی رو طی میکنه


انشالا به امید خدا بزودی سلامتی کامل


حاصل میشه


فارانم به اشتیاق خونه خودشون و دیدن مامان وباباش کلی شلوغ شده


الان که ساعت نزدیک سه است دایی فراز به زحمت خوابوندش


با سپاس از همه دوستان والتماس دعا


تا بعد....


تاریخ : 05 خرداد 1393 - 07:27 | توسط : بابا و مامانه فاران | بازدید : 1857 | موضوع : وبلاگ | 30 نظر